اعتصاب و تظاهرات میلیونی علیه افزایش سن بازنشستگی، فرانسه را به صحنه یک نبرد طبقاتی مهم بدل کرده است. طی هفته گذشته اعتراض وسیع و توده ای با قدرت کامل جریان داشته است. یک میلیون کارگر در اعتصاب بسر می برند، در چند روز گذشته رانندگان کامیون نیز به اعتراض توده ای پیوسته اند. رانندگان با کاهش بسیار سرعت در جاده ها راه بندان ایجاد می کنند. بلوکه شدن پالایشگاه ها توسط کارگران مانع ارسال بنزین به جایگاه های بنزین می شد. اما پس از اعلام اتمام بنزین در جایگاه ها، سارکوزی به پلیس دستور داد که به زور بلوک کارگران را بشکند. دانش آموزان و دانشجویان وسیعا در اعتراض و تظاهرات شرکت دارند و بسیاری از مدارس به تعطیل کشانده شده است.
چنین اعتراض وسیع و رادیکالی در فرانسه از مه 1968 بی سابقه بوده است. طبق گزارش اتحادیه ها، دیروز بار دگر حدود سه میلیون و پانصد هزار نفر در سراسر فرانسه دست به تظاهرات زدند. طبق سونداژهای مختلف، حدود 70 تا 75 درصد مردم فرانسه با اعتصاب و اعتراض موافق هستند. چنین پشتیبانی توده ای از این اعتراض طی دهه های اخیر بی سابقه بوده است. یک جنبش اجتماعی وسیع در دفاع از حقوق رفاه در فرانسه تحت رهبری طبقه کارگر سازمان یافته است. این اتفاق در دهه های اخیر کم نظیر بوده است. این یک رویداد مهم در عرصه مبارزه طبقاتی کارگر علیه بورژوازی است. طبقه کارگر فرانسه نه تنها یک جنبش توده ای و اجتماعی را علیه دولت بورژوایی در دفاع از حقوق رفاه رهبری می کند، بلکه عملا در راس یک حرکت رادیکال و مهم علیه هجوم بورژوازی اروپا به طبقه کارگر و مردم زحمتکش قرار گرفته است .
افزایش سن بازنشستگی و حذف حقوق رفاهی سیاست تمام دولت های بورژوایی اروپا است که با تائید و تاکید کامل اروپای واحد به پیش می رود. طی ماه های گذشته کارگران در بسیاری از کشورها، یونان، اسپانیا، پرتقال، ایتالیا، بلژیک و فرانسه دست به اعتراض زده اند. یک اعتراض یک روزه در ماه گذشته از جانب اتحادیه های کارگری در بروکسل و در مقابل پارلمان اروپا سازمان یافت. اما این فرانسه است که عملا کشور را فلج کرده است و با حمایت دو سوم مردم قاطعانه و مصمم به اعتراض ادامه می دهد. همه بر این واقعیت اذعان دارند که این اعتراض دارد توسط اتحادیه های کارگری، بویژه ث. ژ.ت. رهبری می شود .
اعتراض آنچنان وسیع و توده ای است که رسانه های رسمی فرانسه جرئت پشتیانی رسمی از دولت را ندارند. مانیپولاسیون سیاسی – ایدئولوژیک را بشکلی پوشیده تر به پیش می برند. مجریان و ژورنالیست ها با احترام ویژه ای با رهبران کارگری مصاحبه می کنند. زمان در حال تغییر است. مشاهده این قدرت کارگری و طبقاتی لذت بخش و هیجان انگیز است.
اما در همان زمان آگاهی به کمبودهای ذاتی جنبش اتحادیه ای/ سندیکایی و فقدان یک حزب قوی کمونیستی کارگری که بتواند از این لحظه مهم تاریخی بهره جوید و طبقه کارگر را برای نبرد پایانی سازمان دهد، تلخ و ناگوار است. یک میلیون کارگر برای حق خویش دست به اعتصاب زده اند و کار و تولید را خوابانده اند. این مبارزه طبقه کارگر از پشتیبانی دو سوم مردم فرانسه برخوردار است. چنین جنبشی بالقوه قادر است که دولت را به زیر کشد و به یک جنبش قوی و رادیکال کارگری – کمونیستی شکل دهد. این خلاء اما به روشنی به چشم می خورد. رادیکال ترین کلام رهبران اتحادیه ای در شرایط حاضر گشایش مذاکرات دولت با اتحادیه ها است.
جنبش توده ای جاری در فرانسه بر سر حفظ دستاوردهای حقوق رفاه است. دستاوردهایی که بورژوازی در سه دهه اخیر کوشیده است یکی یکی پس بگیرد. بحران عمیق و جهانی سرمایه داری بورژوازی را به دست و پا انداخته است. هجوم گسترده ای علیه حقوق مردم سازمان داده است. دارد تمام هزینه بحران را بر گرده طبقه کارگر می ریزد و از سفره خالی مردم زحمتکش جبران می کند. میلیارد ها دلاری که به بانکدارهای کلاش داده شد و صرف نجات بانک های ورشکسته شد، اکنون، به حساب کارگران و زحمتکشان گذاشته می شود .
بورژوازی در سطح جهانی دارد به مردم کارگر حمله می کند، یک میلیارد انسان گرسنه تنها یک نمونه این فقر و فلاکتی است که نظام سرمایه داری و بورژوازی برای مردم جهان بارمغان آورده است. برای عقب نشاندن این هجوم وحشیانه به زندگی مردم باید یک جنبش اجتماعی وسیع علیه بورژوازی و دولت هایش سازمان یابد. در اروپا بویژه پتانسیل اتحاد فرا مرزی بسیار است. طبقه کارگر اروپا باید بشکل متحد در مقابل بورژوازی و دولت هایش بایستد. هجوم بورژوازی اگر بی پاسخ بماند نه تنها فقر و فلاکت وسیع و وحشیانه ای را به مردم کارگر تحمیل می کند، بلکه شیرازه مناسبات رفاه را در اروپا از هم می پاشد. دستاوردهایی که طبقه کارگر و کمونیست ها سالها برای آن مبارزه کردند، بدنبال این بحران نابود خواهد شد . *